Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «باشگاه خبرنگاران»
2024-05-06@09:51:49 GMT

کوتاه کردن ریش با ناخن‌گیر در اسارت

تاریخ انتشار: ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۹۲۲۲۶۴

کوتاه کردن ریش با ناخن‌گیر در اسارت

عملیات خیبر از لحاظ جغرافیایی بسیار حساس و بین سه استان بصره، العماره و ناصریه بود، بعد از شهادت تعدادی از نیرو‌های ما؛ دیگر رزمندگان و مجروحان توسط بعثی‌ها محاصره و اسیر شدیم، آن‌ها برای بالابردن روحیه مردم و اینکه به آن‌ها بگویند متجاوزان را دستگیر کردیم ما را در شهر القرنه چرخاندن بعد ما را به یک پادگان بردند و پس از ضرب و شتم ما را به مقر سپاه شیعه عراق در بصره فرستادند در آنجا سه تا چهار روز ما را برای بازجویی نگه داشتند؛ چون برای بعثی‌ها مهم بود که ما چگونه به آن منطقه وارد شدیم آن‌ها باور نمی‌کردند ما ۴۰ کیلومتر مسافت را با قایق از طریق آب هورالعظیم پیموده باشیم؛ چون ما آن‌ها را غافلگیر کرده بودیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بعثی با لگد بر زخم‌های مجروحان می‌زدند و سؤالاتی درباره اینکه از کجا آمدید، مسیر‌های دسترسی، محل تجمع و توپخانه‌های شما کجاست از ما می‌پرسیدند؛ از پاسخ‌دادن طفره می‌رفتیم و به‌دروغ می‌گفتیم شبانه ما را از یک روستا سوار اتوبوس کردند و به این منطقه پر آب آوردند، نمی‌دانیم اینجا کجاست و وانمود می‌کردیم که افرادی ساده و از همه چیز بی‌خبر هستیم.

وقتی می‌خواستیم وارد اردوگاه شویم بعثی‌ها مانند ستون در دو طرف ایستاده بودند و با کابل، باطوم و میل‌گرد‌هایی که در دست داشتند ما را کتک می‌زدند تا به سالن برسیم، چون همه اسرا در اردوگاه موصل از عملیات خیبر بودند، بعثی‌ها نمی‌توانستند بین ما نفوذ کنند

نیرو‌های بعثی برای اینکه ما را وادار به حرف‌زدن کنند با پوتین‌های خود بر روی زخم‌هایمان فشار می‌آوردند، مصمم بودیم و همان حرف‌های قبل را تکرار می‌کردیم آن‌ها هم برای به حرف آوردن اسرا ما را به برق وصل یا از پنکه‌های سقفی آویزان می‌کردند، گوش‌های مرا هم به برق وصل کردند تا اعتراف کنم. همه ما می‌دانستیم اگر یکی دو شب اول اطلاعاتی به دشمن ندهیم به نفع ماست برای همین مقاومت می‌کردیم و پاسخ‌های کوتاه و دروغ می‌دادیم بعد ما را در شهر بصره چرخاندند، در بازجویی‌ها تحقیرمان می‌کردند، می‌گفتند که بچه هستید و با فریب شما را به جبهه آوردند.

ما را به اتاق‌های تاریک می‌بردند منافقان با آن‌ها همکاری و سخنان ما را به عربی برای بعثی‌ها ترجمه می‌کردند ما هم سعی می‌کردیم با زبان محلی صحبت کنیم تا آن‌ها زیاد متوجه نشوند. بعد از بصره ما را به مرکز استخبارات در بغداد بردند.

علی احمدی ۲۲ سال سن داشت که روز ۳ اسفند ۱۳۶۲ در عملیات خیبر منطقه هورالعظیم به سمت شهر القرنه عراق بر اثر ترکش از ناحیه پهلو مجروح شد و به اسارت نیرو‌های بعثی درآمد، این آزاده دفاع مقدس در بیان روایت خاطرات خود از اسارت چنین نقل می‌کند: بعثی‌ها می‌پرسیدند شغلت چیست می‌گفتم بسیجی هستم درحالی‌که جزء نیرو‌های کادری بودم و باید برای شکستن خط به جلو می‌رفتیم، بیشتر افرادی که با من در منطقه اسیر شدند نیروی کادری و دارای تجربه بودند. چون فرمانده بودم وقتی اسیر شدم برخی از اسرا که مرا می‌شناختند به شوخی می‌گفتند نوربالا می‌زنی و شهید می‌شوی؛ اما خود آن‌ها به شهادت رسیدند.

همین که ما توانسته بودیم به پشت نیرو‌های دشمن نفوذ کنیم، پیروزی بود؛ چند مرکز استان را تصرف کردیم و برگشتیم به این کار اصل غافلگیری می‌گویند با اینکه نیرو‌های آمریکایی به بعثی‌ها کمک می‌کردند ما توانسته بودیم آن‌ها را شکست دهیم و این موضوع برای آن‌ها بسیار دردناک بود.

اسارت یک هزار و ۸۰۰ تن در عملیات خیبر

بعد اینکه اسیر شدیم تا دو ماه حمام نرفتیم و همان لباس‌های کثیف و خونی را بر تن داشتیم تا جایی که سر همه بچه‌ها شپش گرفته بود حسین موحد یکی از بچه‌های تهران یک شیشه آورد و شپش‌ها را داخل آن می‌انداخت، به او می‌گفتم ما اسیریم قرار نیست این‌ها را هم اسیر کنیم آن‌ها را آزاد کن

حدود یک هزار و ۸۰۰ تن از رزمندگان در عملیات خیبر به اسارت نیرو‌های بعثی درآمدند، در بین ما نیرو‌های کادری سپاه و روحانی زیاد بود، ما را چهار یا پنج‌روز بدون آب و غذا، سرویس بهداشتی در یک سالن حبس کردند تا روحیه‌مان تضعیف شود بعد ما را به شهر موصل و اردوگاه شماره ۲ در شمال عراق بردند.

وقتی می‌خواستیم وارد اردوگاه شویم بعثی‌ها مانند ستون در دو طرف ایستاده بودند و با کابل، باطوم و میل‌گرد‌هایی که در دست داشتند ما را کتک می‌زدند تا به سالن برسیم، چون همه اسرا در اردوگاه موصل از عملیات خیبر بودند، بعثی‌ها نمی‌توانستند بین ما نفوذ کنند، رزمندگان شروع به مدیریت داخلی کردند و نیرو‌ها از تیپ و یگان‌های خود تابعیت می‌کردند و این باعث انسجام ما در مقابل بعثی‌ها شد، آن‌ها می‌خواستند از لحاظ روحی ما را زمین‌گیر کنند؛ اما نمی‌توانستند.

نیرو‌های بعثی اسرا را فلک یا با چوب، کابل، باطوم و میل‌گرد به نقاط حساس بدن ما نظیر گردن، سر، شکم، مفاصل و پشت می‌زدند و برایشان مهم نبود که با ضربات چشم افراد نابینا و یا دچار معلولیت شوند.

نمازخواندن و خوردن سحری زیر پتو

نزدیک ماه رمضان بود که به اسارت نیرو‌های بعثی درآمدیم آن‌ها می‌گفتند افراد مسن نباید روزه بگیرند؛ اما کسی این موضوع را نپذیرفت، افراد باید ابتدای شب می‌خوابیدند و صبح هر موقع که بعثی‌ها می‌گفتند از خواب بیدار می‌شدند در این مدت کسی اجازه نداشت حتی به دستشویی برود و اگر کسی از جایش بلند می‌شد کتک می‌خورد، بچه‌ها گفته بودند یک‌تکه نان خشک و آب زیر پتو ببریم و دراز کشیده آن‌ها را موقع سحر بخوردیم، این‌گونه روزه می‌گرفتیم.

در ماه رمضان ما مقداری از غذای خود را به افراد مسن و یا مجروحان می‌دادیم تا آن‌ها هم‌توان گرفتن روزه را داشته باشند، برخی‌ها به‌خاطر شدت شکنجه یا برای اینکه مقدار غذای بیشتری دریافت کنند جاسوسی می‌کردند بچه‌ها با هم صحبت کردند تا افرادی که از لحاظ جسمی سالم بودند کمی از غذا، خرما، شکر، میوه خود را به آن‌ها بدهند به این شکل آن‌ها را جذب خود می‌کردیم، این کار به‌صورت مخفی انجام می‌شد به رابط‌ها غذا‌ها را می‌دادیم تا آن‌ها به افراد بدهند.

زخم‌های جانبازان کرم گرفته بود

۳۰۰ تن از اسرا در اردوگاه ما جانباز بودند؛ به آن‌ها رسیدگی نمی‌شد فقط یک سرم نمکی بر روی زخم‌هایشان می‌ریختند و درحالی‌که با یک‌دست سیگار می‌کشیدند با دست دیگر بر روی زخم آن‌ها پنبه می‌گذاشتند تا جایی که بدن آن‌ها کرم گرفته بود، بچه‌ها می‌گفتند این‌ها باید تقویت شود افراد جوان که از لحاظ جسمی قوی بودند بخشی از تغذیه خود را در ماه رمضان به آن‌ها می‌دادند بعدازاین ایام هم این رفتار به فرهنگ تبدیل شد و آن‌ها مقداری از غذا‌های خود را به نیازمندان آسایشگاه کمک می‌کردند.

قطع‌کردن آب و بستن چاه دستشویی

به‌خاطر تغذیه همه دچار مشکلات گوارشی شده بودند از ۴ بعدازظهر تا فردا در اتاقی بدون توالت حبس بودیم، اگر اسرا نمی‌توانستند خود را کنترل کنند ناگزیر در یک‌گوشه از آسایشگاه ادرار می‌کردند. ۸ یا ۹ صبح که در آسایشگاه باز می‌شد همه در صف دستشویی می‌ایستادیم، برخی اوقات بعثی‌ها چاه توالت را می‌بستند و از پشت‌هم در را تا فاضلاب جمع و پا‌های ما نجست شود، بعد آب را قطع می‌کردند تا نتوانیم دست‌وپای خود را بشوییم و نماز بخوانیم و روحیه ما تضعیف شود ما با بدترین شرایط در آسایشگاه روزگار می‌گذراندیم.

شکنجه تا حد معلولیت

در آسایشگاه خواندن نماز صبح ممنوع بود؛ اما برخی از اسرا که صبح‌ها نماز می‌خواندند بعثی‌ها آن‌ها را با خود به حیاط می‌بردند و به حدی آن‌ها را کتک می‌زدند که دچار جراحت یا معلولیت شوند، به بچه‌ها گفته شد در احکام اسلام آمده در برابر کتک باید تقیه کنید و اجازه ندهید آن‌قدر شما را بزنند تا آسیب جدی به شما وارد شود به همین دلیل گفتند نماز‌ها را به همان‌طور که دراز کشیده‌ایم با تیمم از زیر پتو بخوانیم.

علاوه بر شکنجه از لحاظ تغذیه و وضعیت بهداشتی شرایط مناسبی نداشتیم. صبح‌ها هم از بلندگو صدا‌های خوانندگان زن را پخش می‌کردند؛ چون گوش‌دادن به صدای زن از نظر ما گناه بود؛ این‌گونه می‌خواستند ما را اذیت کنند.

جمع‌کردن شپش در شیشه

بعد اینکه اسیر شدیم تا دو ماه حمام نرفتیم و همان لباس‌های کثیف و خونی را بر تن داشتیم تا جایی که سر همه بچه‌ها شپش گرفته بود حسین موحد یکی از بچه‌های تهران یک شیشه آورد و شپش‌ها را داخل آن می‌انداخت، به او می‌گفتم ما اسیریم قرار نیست این‌ها را هم اسیر کنیم آن‌ها را آزاد کن.

منبع: ایرنا

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: اسارت دفاع مقدس نیرو های بعثی عملیات خیبر بعثی ها نیرو ها بچه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۹۲۲۲۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حماس: از خواسته‌های سه گانه خود کوتاه نخواهیم آمد

جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) بار دیگر بر پایبندی مقاومت به سه خواسته اصلی در هر توافق آتش‌بس تاکید کرد هرگز از این خواسته‌های اساسی کوتاه نخواهد آمد.

به گزارش تسنیم، جنبش حماس اعلام کرد: هیئتی از حماس روز شنبه برای تکمیل مذاکرات در سایه تماس‌های اخیر با میانجیگران در مصر و قطر راهی قاهره می‌شود.

حماس افزود بر روح مثبتی (انعطاف پذیری) که هنگام بررسی پیشنهاد آتش بس که اخیرا دریافت کردیم، تاکید می‌کنیم.

این جنبش تاکید کرد حماس و گروه‌های مقاومت دیگر مصمم هستند توافقی به دست آید که توقف تجاوزات و عقب نشینی اشغالگران و بازگشت آوارگان را محقق کند.

دیگر خبرها

  • هلال سفید انتهای ناخن را جدی بگیرید + رازهای مهم
  • جان تری و توصیف شخصیت های فوتبالی در قالب کلمات کوتاه / زیرنویس فارسی
  • اخبار کوتاه ۱۶ اردیبهشت
  • آیا وضو یا تیمم با وجود آرایش و لاک ناخن صحیح است؟
  • این مرد بخاطر شباهت اسمی با یک فرمانده سپاه، ۳ سال در زندان انفرادی بود
  • دو توصیه کوتاه از امام صادق علیه‌السلام
  • ببینید | ناخن طلا برای کاشت برای خانم‌های پولدار!
  • روایت اسارت؛ از پیروزی اسرای ایرانی بر فرماندهان عراقی تا جرزنی بعثی‌ها
  • حماس: از خواسته‌های سه گانه خود کوتاه نخواهیم آمد
  • اسارت ۵۳ خبرنگار فلسطینی در زندانهای رژیم صهیونیستی